سلام.
چند دقیقه قبل خبری خواندم مبنی بر توقیف دوباره فیلم خانه پدری. من خود فیلم را ندیدهام که بگویم بد یا خوب است و موضع من هم دفاع یا حمله به فیلم نیست. حرف بر اثر رویه غلط توقیف است. البته داستان توقیف یا عدم اجازه انتشار آثار فرهنگی و هنری داستان دنبالهداری است که مدتهاست مبتلابه فرهنگ و هنر کشورمان اعم از کتاب، مطبوعات، موسیقی و . است. توقیف در اصل آخرین مرحله ممیزی است. یعنی برنتابیدن آنچه که خلاف میل است هرچند دارای مابهازاهایی در عالم واقع باشد. غرض این است که بگویم عدم انتشار، توقیف، برخورد قهری و سلبی و. به جای عزت و احترام آوردن آبروی کشور را میبرد. هنوز یادمان نرفته داستان رمان زوال کلنل محمود دولتآبادی را که بر اثر سختگیری و فشارهای نابجا و سر دواندن صاحب اثر به جای این که در موطن اصلی خود چاپ شود در کشور آلمان چاپ شد. یا همسایهها اثر گرانقدر مرحوم احمد محمود را که به همت ممیزان محترم باید از زیر گرد و خاک بساط دستفروشان پیدایش کرد و یا سنتوری مهرجویی را و . بعید است که آن مسئول و مقام توقیف کننده، دولت آبادیها، محمودها، مهرجوییها، عیاریها و خدماتی که آنها به فرهنگ و هنر کشورکرده و میکنند را نشناسد، کسانی که به راحتی امکان مهاجرت به هرکشوری را داشته و دارند اما ماندهاند و ساکن ایران بودن را به هر جای دیگری ترجیح دادهاند. و همینطور بعید است که نداند با این کار چه ضربه کاری به روح فرهنگ و هنر کشور وارد میکند. این نمونهها مشتی از خروار برخوردهای نامتعارف با مقوله فرهنگ در کشور است. حاصل همه اینها جز دلسردی هنرمندان و دلمردگی فرهنگ کشور نخواهد بود.
از زلزله و عشق خبر کس ندهد/آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای (شفیعی کدکنی)
توقیف ,کشور ,فرهنگ ,هنر ,اثر ,جای ,است که ,و هنر ,فرهنگ و ,که بگویم ,را که
درباره این سایت